درورد بر استاد و دوست عزیزم جناب آقای نیکدل
اشارات کاملاً به جا و شایسته ای بود. اگر چه خود بخش کشاورزی بسیار وابسته به بخش های دیگر است و قیمت محصولات آن به علت تفاوت ماهوی با تولیدات بخش صنعت نوسانات قیمتی زیادتری دارند، ولی چنانکه شما هم اشاره کردید، در ایران این نوسانات متأثر از سیاستگذاری های اشتباه و گاه به دلیل بی سیاستی و نبود برنامه بسیار بیشتر و معمولاً به ضرر کشاورزان بوده است.
در جستجوی دلیل این امر، چند وقت پیش مطالعه ی میدانی و گذرا (البته برای تحقیق در مورد چیز دیگری) در مزارع گوجه فرنگی استان بوشهر انجام دادم، چیزی که آنجا مشاهده کردم کشت بیش از حد و زیر کشت رفتن زمین های نامرغوب تر بود، نتیجه آن تولید بیشتر با کیفیت متوسط کمتریست. اینکه چرا کشاورزان به کشت گوجه فرنگی در این سطح دست زده اند، چندان هم بر ما پوشیده نیست. هیچ محصول دیگری در استان بوشهر به اندازه ی گوجه فرنگی کشت و تجربه نشده است. به دلیل افزایش جمعیت و فعالیت های ترویجی فوق العاده مخرب سازمان جهاد کشاورزی، کمک های نابخردانه و چشم بسته برای مکانیزاسیون ، مازاد تولیدی در این بخش به وجود آمده است که حتی همان دلالان هم قادر به جذب آن نیستند. در حال حاضر هم کشاورزان به دلیل کاهش کیفیت و افزایش کمیت کاملاً درمانده شده اند، گوجه فرنگی های نامرغوب و بعضاً حتی نیمه مرغوب را از ترس اینکه مشتریان نبینند، زیر خاک معدوم می کنند.
خلاصه اینکه من بزرگترین دلایل در قیمت پایین محصولات کشاورزی برای کشاورز راسه عامل 1.تولید بالا در محل تولید بعلاوه 2.نقش واسطه ها و 3.سیاست های اشتباه که من نام آن را ضعف سازه های ترویجی - سیاستی می نامم. دو مورد آخر را شما در تحلیلتان مورد اشاره قرار داده اید. بنابراین من فقط مورد اول را کمی بازتر بیان می کنم. انشاالله در یک مقاله ی مجزا روی دو مشکل دیگر هم بحث خواهیم داشت.
تولید بالا نمی تواند ذاتاً چیز بدی باشد، ولی وقتی با ناکارامدی سیستم توزیع توام شود، بزرگترین مشکل ماست، درحقیقت تمام مشکلات به نوعی به کمبود تقاضا (منظور ما همان خریداران مستقیم محصول است که بنگاه های باربری و دلالان از آن جمله هستند) برمی گردد. مشکل تقاضای پایین همان چیزیست که کینز به آن اشاره کرد، با این تفاوت که کینز تقاضای کل یعنی تقاضای کلان را در نظر داشت و ما تقاضای بخشی را در نظر گرفته ایم. آنجا کینز تحریک تقاضا را درمان عنوان کرد در حالیکه ما در اینجا اینکار را نمی توانیم این پیشنهاد را روی میز قرار دهیم به دلیل آنکه اولاً سیستم های حمل و نقل ما ناقص و دارای ظرفیت پایینی هستند، ثانیاً دولت بزرگ ما (سیاسی نشه یه وقت؛ منظورمان اندازه است
) سیاست های نامتجانس و ناموزونی را به کار میگیرد که تقاضا را موهوم میکند و ثالثاً ساختمان بازار محصولات کشاورزی در ایران هنوز نیم ساز است و شاید اصلاً درک نکند افزایش تقاضا چیست.
فکر میکنم اولین مسائلی که باید به آن ها بپردازیم مشکلاتیست که در پاراگراف قبل ذکر شد.